
گوگل پلی اپلیکیشنها را بر اساس کشور و نوع دستگاه رتبهبندی خواهد کرد
گوگل پلی قصد دارد به زودی تغییراتی در رتبهبندی
اپلیکیشنهای اندرویدی در فروشگاه خود ایجاد کند.
با این تغییر، تعداد ستارهها براساس کشور، نوع
دستگاه و سیستم عامل آن بومیسازی میشود تا
اطلاعات بهتر و دقیقتری در اختیار کاربران قرار بگیرد.
بیشک چنین تغییراتی میتواند تجربه کاربری بهتری
در اختیار کاربران قرار دهد. کاربران و توسعهدهندگان
بارها در مورد بهبود و ارتقا مکانیزم رتبهبندی و نظردهی
در گوگل پلی اظهار نظر کرده بودند تا سیستمی طراحی
شود که بتواند برای کاربران مفیدتر باشد.
رتبه بندی:
سیستم رتبهبندی بر اساس کشور کمک میکند تا اپهای
مختلف به شکل عادلانهتری رتبهبندی شوند و امتیاز کسب
شده در یک کشور بر رتبه برنامه مربوطه در سایر مناطق
جغرافیایی تاثیرگذار نباشد. همچنین رتبه بندی براساس
نوع دستگاه نیز اهمیت ویژهای دارد.
برای مثال برخی برنامهها در گوگل پلی وجود دارند که
کاربران تبلت تمایل بیشتری به استفاده از آنها دارند
ولی ممکن است همان برنامه از نگاه کاربران گوشیهای
هوشمند نادیده گرفته شود. در نتیجه رتبه بندی براساس
دستگاه نیز میتواند اطلاعات دقیقتر و شفافتری در مورد
امتیاز برنامهها ارائه دهد.
گوگل معتقد است که رتبهبندیهای کلی نمیتوانند وضعیت
اپلیکیشنها را به صورت دقیق مشخص کنند. به همین دلیل
بهجای آنکه همه کاربران در سراسر جهان امتیاز یکسان و
مشابهی را در مورد برنامهها در این اپ مشاهده کنند،
این شرکت تصمیم دارد رتبهبندی را براساس کشور تغییر دهد.
این تغییرات قرار است از ماه نوامبر (آبان-آذر) برای کاربران
گوشیهای هوشمند در گام اول اعمال شود. در این صورت
برای مثال کاربری که در ژاپن حساب کاربری گوگل پلی باز کرده،
میتواند امتیاز ارائه شده از سایر کاربران ژاپنی را مشاهده کند.
احتمالا از اوایل سال ۲۰۲۲ نیز رتبهبندی اپها بر اساس سایر
مولفهها اعم از نوع دستگاه و سیستم عامل به گوگل پلی اضافه میشود.
منبع : digiato

اوپو در حال توسعه فناوری تایید هویت از طریق اسکن رگهای دست است
پتنت جدید اوپو از فناوری بیومتریک تایید هویت برای قفل گشایی
گجتهای پوشیدنی خبر میدهد که به موجب آن قفل دستگاه
با اسکن رگهای دست کاربر باز میشود.
فناوری جدید اوپو با شماره پتنت CN110298944B ثبت شده است
و «روش باز کردن قفل وریدی و باز کردن دستگاه با رگ» را توصیف میکند.
اوپو سال ۲۰۱۹ برای ثبت این پتنت اقدام کرده بود اما اطلاعات
آن اخیرا منتشر شده است. طبق توضیحات، این پتنت یک سیستم
بیومتریک شبیه به سیستم تشخیص چهره یا اسکن اثر انگشت را
توصیف میکند اما این بار رگهای دست کاربران اسکن میشود.
قابل ذکر است که این فناوری شباهت زیادی به سیستم Hand ID ال جی دارد
که برای باز کردن قفلها از ضخامت و خصوصیتها رگهای کاربران استفاده میکرد.
بنابراین میتوان انتظار داشت که این سیستم نیز ضخامت و ویژگیهای
رگ دست کاربران را برای تایید هویت و اجازه دسترسی بررسی و ضبط کند.
در حالی که جزئیات دقیق این فناوری مشخص نشده است، اما سیستم
اشاره شده در این پتنت میتواند به طور بالقوه در محصولات مختلف
الکترونیکی غول فناوری چینی کاربرد داشته باشد.
کاربرد فناوری فناوری تایید هویت از طریق اسکن رگهای دست
کاربرد این فناوری به ویژه در محصولات پوشیدنی شرکت اوپو مانند دسبتندها
و ساعتهای هوشمند مشخص است. با این وجود باید عنوان کرد هنوز مشخص
نیست که آیا شرکت اوپو در حال توسعه فناوری امنیتی جدید خود است یا فقط
پتنت آن مشاهده شده است.
به نظر میرسد ممنوعیتهای شرکت هواوی و افت سهم این شرکت در بازار
گوشیهای هوشمند باعث شده است تا سایر شرکتهای چینی برای پر کردن
خلا به وجود آمده محصولات و فناوریهای جدید خود را معرفی کنند. اوپو نیز در
چند وقت گذشته از فناوری و محصولات جدید خود مانند نسل جدید فناوری دوربین
زیر نمایشگر، اوپو واچ ۲ و جدیدترین فناوری شارژ سریع خود رونمایی کرد.
منبع : digiato

چین یکی از سختگیرانهترین و محدودکنندهترین قوانین
حفاظت از دادهها در جهان را تصویب کرد که نحوه جمعآوری
و استفاده از اطلاعات توسط کمپانیها را کنترل میکند.
قانون حفاظت از اطلاعات شخصی شامل مجموعه جامعی
از قوانین درباره نحوه جمعآوری داده، پردازش و محافظت از
آنها میشود. این قانون بطور خاص نحوه مدیریت دادههای
کاربران توسط شرکتهای خصوصی را هدف قرار میدهد و
ظاهرا تاثیری روی تلاشهای نظارتی دولت چین ندارد.
این قانون جدید از ۱۰ آبان (۱ نوامبر) اجرایی میشود.
در این قانون استاندارهای خاصی برای نوع اطلاعاتی که
شرکتهای خصوصی میتوانند جمعآوری کنند و همچنین
استانداردهای مربوط به نحوه ذخیره این دادهها وجود خواهد داشت.
البته در حال حاضر اطلاعات کامل این قانون منتشر نشده است.
طبق این قانون، شرکتها قبل از جمعآوری دادهها باید از
کاربران رضایت بگیرند و البته کاربران باید بتوانند در آینده چنین رضایتی
را پس بگیرند. این قانون همچنین از عدم ارائه خدمات به افرادی که
دادههایشان را در اختیار شرکتها قرار نمیدهند، جلوگیری میکند.
با انتشار اخبار تصویب قانون جدید چین، سهام برخی کمپانیهای
چینی مانند علیبابا کاهش پیدا کرد. این لایحه جدید ارتباط نزدیکی
با اقدامات ضدانحصاری دولت چین در قبال شرکتهایی مانند
علیبابا و تنسنت دارد.
به نظر میرسد دولت پکن با این قانون جدید میخواهد شرکتهای
فناوری غولپیکر بجای استفاده از دادههای شبکههای اجتماعی، از
دیجیتالی کردن سرویسهای عمومی درآمدزایی داشته باشد.
اگرچه قانون چین شبیه به «مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا»
موسوم به GDPR است، اما درباره امکان دسترسی دولت پکن به دادههای
کاربران اطلاعاتی ارائه نمیکند.
عواقب سرپیچی از این قانون:
کمپانیها در صورت تخطی از این قانون، جریمه خواهند شد. این جریمهها
میتوانند حداکثر ۷.۷ میلیون دلار یا ۵ درصد از درآمد سال گذشته آنها باشند.
در حالی که این قانون جدید شرکتهای چینی را هدف قرار داده، مقرراتی
برای شرکتهای خارجی درباره نحوه کنترل دادههای کاربران چینی هم دارد.
البته به نظر میرسد اکثر کمپانیهای خارجی که از قانون GDPR پیروی میکنند،
مشکلی با قانون چین نخواهند داشت.
منبع: digiato

گوگل در حال برنامهریزی برای راهاندازی یک فضای جدید
در سیلیکون ولی است که شامل یک مرکز برای محصولات
سخت افزاری این غول جستجوی اینترنتی هم میشود.
از سال ۲۰۱۸ گوگل بیش از ۳۸۹ میلیون دلار برای زمینی
در شمال «سن خوزه، کالیفرنیا» هزینه کرده و همین موضوع
نشان میدهد که برنامههای ویژهای برای این منطقه داشته
است. طرحهای اولیه منتشر شده توسط CNBC به عنوان یک
مرکز تحقیق و توسعه ثبت شده و مرکز جدید گوگل برای عملیات
سختافزاری و یک پردیس فناوری جداگانه که برای عموم قابل
دسترسی است را نشان میدهد.
طراحی پردیس فناوری جدید:
پردیس فناوری جدید غول فناوری که «Midpoint» نامیده میشود،
شامل پنج ساختمان اداری خواهد بود که توسط پل عابر پیاده به
یکدیگر متصل میشوند. بر اساس چندین سند برنامهریزی، این
ساختمان در مجاورت سه ساختمان صنعتی شرکت قرار خواهد
گرفت که برخی عملیات مربوط به بخش سختافزاری آن از جمله
محصولات Nest را انجام میدهند. همچنین طبق این اسناد، ۲۰ درصد
از ساختمان برای بخشهای اداری و ۸۰ درصد برای بخشهای تولید،
ذخیرهسازی، توزیع و سایر اهداف تعیین شدهاند.
اسناد ارائه شده همچنین نشان میدهند که گوگل از سال ۲۰۱۸
برای ساخت پردیس فناوری Midpoint برنامهریزی کرده است.
واکنش گوگل :
این شرکت هنوز نسبت به این گزارش واکنشی نشان نداده اما طبق گفتههای اخیر
مدیران این شرکت، ایجاد فضای بیشتر برای خدمات سختافزاری کاملا منطقی
به نظر میرسد. «ریک استرلو»، مدیر بخش سخت افزار گوگل اخیرا گفته بود این
شرکت آماده است تا سهم بازار سختافزار بیشتری به دست آورد. همانطور که
در گزارشهای اخیر منتشر شده بود، گوشیهای پرچمدار گوگل در مقایسه با اپل
و سامسونگ سهم بازار بسیار کمتری دارند.
گوگل هنوز زمان مورد انتظار خود برای کامل شدن پروژه Midpoint را اعلام نکرده.
در اسناد برنامهریزی منتشر شده همچنین به ساخت یک «مرکز تبادل سفر»
دو طرفه، پارکینگ دوچرخه و مجوز تردد برای کارکنان اشاره شده است.
منبع : digiato
قابلیتهای امنیتی پردازندههای AMD با اندکی تغییر در ولتاژ قابل دور زدن است
محققان موسسه فناوری برلین نشان دادهاند که تکنولوژی SEV
شرکت AMD با دستکاری ولتاژ ورودی قابل دور زدن است.
پیشترمشخص شده بود که محصولات اینتل هم میتوانند
به روش مشابهی در معرض خطر قرار بگیرند.
پژوهشگران آلمانی با انتشار مقالهای به نام «یک گلیچ برای فرمانروایی
بر همه» که عنوان آن با الهام از کتاب ارباب حلقهها انتخاب شده، توضیح
دادهاند که مهاجم چگونه میتواند پردازنده امن (SP) تراشه را دور بزند و
کلیدهای رمزنگاری را به دست آورد یا کدهای مدنظر خود را اجرا کند.
البته انجام این حمله به مهارت بالایی نیاز دارد و باید از طریق شرکتهای
رایانش ابری که در سطح سختافزار به سرورها دسترسی دارند، صورت
بگیرد. ولی از سوی دیگر، تجهیزات لازم برای انجام این حمله بسیار ارزان
است. مهاجم با یک میکروکنترلر و برنامهریز ساده که هزینه هردوی آنها
کمتر از ۵۰ دلار است، میتواند دسترسی خود را ایجاد کند.
در مقاله حاضر آمده است: «ما با دستکاری ولتاژ ورودی به سیستم-بر-تراشههای AMD،
خطایی در حافظه فقط خواندنی (ROM) بوتلودر AMD-SP به وجود آوردیم که به ما اجازه
میدهد کنترل کامل دستگاه را در دست بگیریم.»
قبلا نشان داده شده بود که فناوری Software Guard Extensions یا SGX اینتل هم در برابر
حملات دستکاری ولتاژ آسیبپذیر است. در حملهای که با نام «پلاندرولت» شناخته میشود،
ولتاژ ورودی به سختافزار چنان کاهش پیدا میکند که خطا به وجود میآورد. چندی بعد
مشخص شد که در حمله «ولتپیلجر» هم میتوان با افزایش ولتاژ به نتایج مشابهی دست
پیدا کرد. این یافتهها باعث شد محققان موسسه فناوری برلین فناوری SEV شرکت AMD را آزمایش کنند.
اینتل گفته بود که قصدی برای مقابله با حمله ولتپیلجر ندارد چون حملات سطح
سختافزار از دامنه مدلهای خطر SGX خارجاند. حالا مشخص شده که رقیب
شماره یک آنها هم با مشکل مشابهی روبرو است که میتواند همه کامپیوتر
های موجود را در معرض خطر قرار دهد.
منبع : digiato

قانونمندسازی شبکههای اجتماعی الزامیست
باز شدن پای شبکههای اجتماعی به تلفنهای هوشمند و جهش
وابستگی فعالیتهای اجتماعی شهروندان طی سالهای اخیر،
بسیاری از متولیان امر قانونمندسازی را در سراسر جهان ناگزیر از
تصمیمگیری در مورد نحوه کنترل نفوذ بیش از حد این پلتفرمهای
دیجیتال کرده است.
جاناتان وارهام، طی مقالهای در وبگاه فوربز، در پاسخ به این پرسش
که چرا شبکههای اجتماعی نیازمند قانونگذاریاند، پاسخ میدهد
که اکثر کارشناسان حوزه فضای مجازی و حقوق معتقدند فعالیت این
پلتفرمهای آنلاین، نیازمند چارچوب قانونی خاص خود است. مساله
اساسی و چالش برانگیز دولتها در این مسیر، همواره تأثیرگذاری و
تحقق این کارویژه به صورت مؤثر و کارآمد است.
جرقههای نگرانی درباره رهاشدگی شبکههای اجتماعی
وارهام، استاد دپارتمان عملیات، نوآوری و علوم داده مؤسسه آموزشی
«Esade» بر این عقیده است که نخستین جرقههای جدی نگرانی در
مورد رهاشدگی فضای فعالیت رسانههای اجتماعی به وقایع پس از
انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ ایالات متحده آمریکا و همه پرسی
برگزیت باز میگردد. مساله یاد شده اگرچه پیش از سال ۲۰۱۶ نیز
موضوعی حیاتی و مهم محسوب میشد، اما پس از این مقطع زمانی،
به شدت مورد توجه متخصصان قرار گرفت.
اقتصاددانان، بر این عقیدهاند که پلتفرمهای آنلاین با مدل تجاری
«تأثیرات غیرمستقیم شبکهای»، در پی گرد هم آوردن طیفهای
مختلف کاربران با دیدگاهها و سلایق متفاوت هستند.
ارائهدهندگان خدمات دیجیتال چون گوگل، «eBay»، فیسبوک، یوتیوب
و سیستمعاملهایی مثل اندروید یا آیاواس، بخشی از انواع مختلف
این پلتفرمها محسوب میشوند.
بر اساس مدل تجاری ترسیم شده از فعالیت پلتفرمها، رسانههای
اجتماعی، مصرفکنندگان اطلاعات را به تولیدکنندگان محتوا متصل
میسازند و از حاشیه تعامل شکل گرفته میان طرفین، از طریق تبلیغات،
درآمد کسب میکنند.
رسانههای اجتماعی از آن جایی که معمولاً خود در تولید محتوا
نقش ندارند، مدعی هستند که در قبال محتوای منتشر شده از
سوی کاربران بر بسترشان نیز مسوول نیستند و ادعای یاد شده،
تمایز این رسانههای نوظهور با انواع سنتی رسانه، مانند روزنامه
و تلویزیون را نشان میدهد. گرچه این ادعا در وهله نخست تا حدود
زیادی درست به نظر میرسد، اما توانایی و قدرت این پلتفرمها در
یافتن محتوای زیانآور و مخرب، امری واضح و شفاف است.
علاوه بر این، کسبوکار شبکههای اجتماعی در دسته
«انحصارات طبیعی» قرار میگیرند. به عبارت دیگر، همه گروهها،
از حضور گسترده کاربران، نقدینگی، عرضه و تقاضا و کاهش هزینههای
جستجو، از طریق تجمع فعالیت در چند پلتفرم بزرگ، استقبال میکنند.
به عنوان مثال در صورتی که یک کاربر آگهی فروش کالای دست دوم خود
را در پلتفرم پرطرفدار و بزرگی مثل «eBay» قرار دهد، به واسطه حضور طیف
بسیار گسترده خریداران حاضر بر این بستر، احتمال به فروش رفتن کالایش ب
سیار بالا میرود.
انحصار و بی اعتنایی به قوانین
از سوی دیگر، خریداران نیز در چنین شرایطی، اطمینان دارند که
بیشترین تعداد آگهی بر روی این پلتفرم منتشر میشود و آنها
در چنین شرایطی شانس بالاتری برای یافتن کالای مدنظر خود
دارند. از همین روی، این پلتفرمها عموماً پس از آغاز موفق فعالیت،
به سرعت انحصار را در حیطه فعالیت آنلاین خود به دست میآورند
و همین انحصار، در نهایت سبب عدم اعتنای مدیران پلتفرم به قوانین
موجود میشود. به عنوان مثال، قوانین کپی رایت رایج برای هر نوع
موسیقی و فیلم، در روزهای ابتدایی فعالیت یوتیوب، در این وبگاه،
رعایت نمیشد و بخشهای دیگر حاضر در صنعت رسانه، پس از
تهدیدهای قانونی فراوان توانستند این پلتفرم را حاضر به رعایت قانون کنند.
محتوا چگونه درآمدزایی میکند
نکته قابل تأمل در بحث محتوای موجود بر بستر این سکوها، این
است که آنها بر اساس متد افزایش حداکثری زمان صرف شده
یا «چسبندگی» کاربر، به وبگاه خود انتخاب و برجسته میشوند.
به عبارت دیگر، مطالبی حساس چون خشونت و افشاگریهای
جنجالی، با تحریک مخاطبان به پیگیری بیشتر محتوا، سبب افزایش
تعداد کاربران و در نتیجه، رشد درآمد میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رسانههای اجتماعی به صورت
مداوم در پی افزایش همرسانی محتوای پر مخاطب بر بستر خود
هستند و تلاش میکنند کاربران این قبیل اطلاعات را به صورت
حداکثری و به منظور دریافت لایک و بازنشر بیشتر با یکدیگر به اشتراک گذارند.
بسیاری از کارشناسان، توسعه الگوریتمهای شخصیسازی
پلتفرمها را نیز مؤید همین امر میدانند. کاربر در چنین شرایطی
با قرار گرفتن در «حباب اطلاعاتی» بیش از هر نوع دیگری از اطلاعات،
در معرض دادههایی قرار میگیرد که در موردشان حساسیت دارد و
احتمال بیشتری میرود که آنها را لایک کند یا بازنشر دهد.
اگرچه چسباندن برچسب متهم اصلی به رسانههایی چون فیسبوک
و توئیتر در قبال تحولات سیاسی سالهای اخیر مانند ریاست جمهوری
ترامپ و برگزیت، اندکی دور از انصاف است، اما تأثیر آنها بر افزایش
پدیدههایی چون پوپولیسم، جنبشهای افراطی راست و همچنین
رفتارهای تفرقه افکنانه و قبیلهای که اغلب در اینترنت مشاهده میکنیم،
امری انکار ناپذیر است که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان قرار گرفته است.
در جهان امروز، بی شک تنوع نظرات و تضارب آرا، امری مثبت و پسندیده
است، اما هنگامی که سکوهایی چون فیسبوک ملزم به بررسی صحت
محتوای انتشار یافته بر بستر خود نباشند، به واسطه منافع بازنشر اطلاعات
جذاب، هیچ انگیزهای برای مبارزه با اخبار جعلی و اطلاعات نامعتبر ندارند.
شبکهها اجتماعی با دادههای شناختی مدل دیجیتالی ما را میسازند
یکی دیگر از نگرانیهای موجود در مورد بسترهای رسانههای اجتماعی،
این است که آنها با جمع آوری دادههای جمعیت شناختی و رفتاری از
فعالیتهای آنلاین ما، میتوانند به یک مدل دیجیتالی بسیار دقیق و
قابل پیشبینی از آنچه ما هستیم، دست یابند.
آنها سپس این اطلاعات حیاتی دیجیتال را که حاوی دادههای شناختی
بسیار دقیقی از کاربران است، در راستای دستیابی به راهبرد توسعه
حداکثری مورد استفاده قرار میدهند یا به تبلیغ کنندگان در داخل و خارج
از سیستم عامل خود میفروشند. مشکل این است که این فرایند،
معمولاً بدون اطلاع کاربر یا با اخذ رضایتنامههای حداقلی و مبهم از کاربر، صورت میپذیرد.
در نهایت میتوان گفت که بیشتر مقررات موجود در جهان غرب، در دوران
رکود اقتصادی و گسترش اپیدمیهایی چون آنفولانزای اسپانیایی وضع
شدهاند و هدف آنها افزایش کیفیت زندگی افراد از طریق افزایش
سلامت عمومی و رفاه اجتماعی بوده است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رشد فردی و افزایش استاندارد زندگی
افراد، از طریق ایمنسازی و رشد اجتماعی قابل دستیابی است. این
امر میزان اهمیت و لزوم قانونمندسازی بسترهای مختلف اجتماع از جمله
رسانههای آنلاین اجتماعی را نشان میدهد. گرچه پلتفرمهای یاد شده،
امروزه خدمات بیشماری به ما ارائه میدهند و ما بدون آنها نمیتوانیم
زندگی کنیم؛ اما تداوم فعالیت آنها پیامدهای نامطلوبی نیز در پی دارد و
افزایش گفتگوها در مورد لزوم قانونمندسازی فعالیت این سکوها در راستای
به حداقل رساندن معایب موجود، بسیار ضروری است.
منبع: itmen.ir

قابلیت انتقال چتهای واتساپ از آیفون به اندروید از راه رسید
ماه آگوست اعلام شد واتساپ درحال توسعه قابلیتی است که از
طریق آن کاربران میتوانند به راحتی چتهای خود را بطور کامل از
روی آیفون به گوشیهای اندرویدی جدید خود منتقل کنند.
از آن زمان ۴ ماه میگذرد. اما به نظر میرسد بالاخره آزمایشات لازم
روی این ویژگی به اتمام رسیده و دیروز همزمان با رونمایی از جدیدترین
پرچمداران سامسونگ کاربران این شبکه اجتماعی شاهد معرفی
قابلیت مورد انتظار خود بودهاند.
سامسونگ نیز از این فرصت استفاده کرده و در مراسم خود اعلام کرد
تمامی کاربران آیاواس که قصد انتقال چتهای واتساپ خود به
کهشکانیهای معرفی شده را دارند میتوانند با خیال راحت تمام آنها
را همراه با تصاویر و ویدیوها به گوشی جدید خود منتقل کنند.
طبق گفته سامسونگ، امکان انتقال چتها در واتساپ بزودی برای
دیگر گوشیهای سامسونگ که از اندروید ۱۰ به بالا بهره میبرند
محیا خواهد شد. البته این ویژگی فقط مختص به گلکسیهای این
شرکت کرهای نبوده و گفته میشود بزودی در دسترس سایر کاربران
اندرویدی قرار خواهد گرفت.
برای انتقال چتها کاربران میبایست از یک کابل لایتنینگ به USB-C
استفاده کنند و هنوز امکان انتقال اطلاعات بصورت بیسیم محیا نشده است.
البته هنوز مشخص نیست قابلیت انتقال چتهای واتساپ بین
سیستمعامل اندروید و آیاواس دقیقا چه زمانی برای تمام
گوشیهای اندروید در دسترس قرارگیرد. واتساپ نیز درباره
این مسئله تنها اعلام کرده است “بزودی” امکان انتقال چتها
در دسترس همه کاربران قرار میگیرد.
در حال حاضر امکان “Import Chat History” فقط برای آیفونهای
اپل و دو گوشی جدید سامسونگ یعنی گلکسی فلیپ ۳ و فولد ۳
در دسترس بوده اما انتظار میرود تا ۱ ماه آینده دستگاههای
اندرویدی بیشتری بتوانند از این قابلیت پشتیبانی کنند.
منبع : click.ir

شکایت کاربران از طراحی جدید توییتر
تنها چند روز از اعمال تغییرات جدید در توییتر میگذرد، با این حال
به نظر میرسد که این پلتفرم اجتماعی به دلایل خوبی به وضعیت
قبل از اعمال تغییرات عقبنشینی کرده است. ظاهرا طراحی جدید
موجب آزار کاربران بوده و در برخی شکایات، باعث چشمدرد و
سردرد آنها شده است.
توییتر کنتراست دکمههای جدید را تغییر داده تا ظاهر برجستهتری
پیدا کنند. اما این کار چندان موردپسند کاربران قرار نگرفته و با شکایات
متعددی همراه بوده است.
موارد اضافهشده به طراحی جدید شامل:
فونت Chirp، رنگها و دکمههایی با کنتراست بالا، پسزمینههای
خاکستری کمتر و همچنین کاهش خطوط تقسیمکننده میشود که
تأثیر منفی روی نظر کاربران گذاشته است.
یکی از کاربران اوتیسمی به این موضوع اشاره کرده که حذف خطوط
تقسیمکننده و افزایش کنتراست رنگها و دکمهها بسیار آزاردهنده و
ناراحتکننده است. از دید این کاربر، فونت Chirp تنها در صورت نگاه
نزدیک به نمایشگر مشخص شده، اما با گذر زمان مات میشود.
درخواست کاربران:
کاربران دیگری نیز به مشکل عدم توانایی در خواندن فونت Chirp اشاره
کرده و از توییتر خواستهاند تا این فونت ناخوشایند را از طراحی جدید حذف
کنند. بسیاری افراد با شرایط پزشکی مختلف مثل چشمهای آستیگمات
نیز از گرفتن سردرد حین استفاده از توییتر شکایت داشتهاند.
توییتر اوایل هفته جاری از کاربران خود خواست تا درباره فونت جدید و تجربه
سردرد، چشمدرد و میگرن اظهارنظر کنند. این پلتفرم همچنین از وجود
باگهای متعدد خبر داده و در حال حاضر مشغول تلاش برای رفع آنها است.
در پاسخ به این شکایات، توییتر اعلام کرده که در حال تغییر و بهبود کنتراست
دکمهها و بهبود رابط کاربری بوده و سعی دارد تا هر چه سریعتر دوباره رضایت
کاربران خود را جلب کند. این شرکت به اظهار نظرات کاربران اهمیت داده و به
دنبال بازخورد آنها، تغییرات لازم را در طراحی اعمال خواهد کرد.
طبق گفتههای الکس هاگارد، عضو سازمان DisabledList، تغییرات طراحی
جدید توییتر نمونه بارزی از این واقعیت است که دسترسپذیری و برجسته
سازی عناصر باید از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
به گفته متخصصین حوزه، قابلیت شخصیسازی (مثلا اجازه به کاربر برای
تغییر کنتراست و فونت به دلخواه خود) بهترین روش برای افزایش دسترسپذیری
وبسایتها و اپلیکیشن های تعاملی به شمار میآید.
منبع : click.ir

هوش مصنوعی دیپ فیک و استفاده های آن
هوش مصنوعی جعل عمیق یا دیپ فیک سامسونگ می تواند
یک ویدیو از شما را از تنها با استفاده از یک عکس بسازد. تصور
کنید شخصی یک ویدیوی دیپ فیک از شما، به راحتی با برداشتن
عکس پروفایلتان درست می کند. البته این دسته از افراد هنوز
دسترسی به چنین تکنولوژی ای ندارند، اما سامسونگ راهی
برای محقق کردن این کار یافته است.
نرم افزارهای دیپ فیک – کلیپ هایی از اشخاصی ساخته اند که
در این کلیپ ها به نظر می رسد چیزهایی گفته اند که در واقعیت
هرگزاتفاق نیفتاده است. به طور معمول برای ایجاد یک جعل واقعی
به مجموعه داده های بزرگی از عکس ها نیاز داریم. در حال حاضر
سامسونگ یک سیستم جدید هوش مصنوعی را توسعه داده است
که می تواند یک کلیپ جعلی را با کم ترین داده ها مثل یک عکس تولید کند.
این تکنولوژی هم چنین میتواند برای سرگرمی، مانند زنده کردن یک
پرتره کلاسیک استفاده شود. مونا لیزا، که تنها یک تصویر ثابت از آن
وجود دارد، در سه کلیپ مختلف برای نشان دادن این تکنولوژی جدید
به صورت متحرک درامده است. یک آزمایشگاه هوش مصنوعی
سامسونگ در کشور روسیه این تکنولوژی را توسعه داد.
خطرات احتمالی دیپ فیک
به گفته هانی فارید، یک محقق دارتموث که یک متخصص قانونی ریشه یابی
دیپ فیک است، این نوع تکنیک ها و پیشرفت سریع آن ها هم چنین خطر
اطلاع رسانی های غلط، کلاهبرداری و مداخله در رای گیری ها را افزایش
می دهد. هنگامی که حتی یک ویدیو غیر حرفه ای از سخنران مجلس
نمایندگان ایالات متحده نانسی پلوسی می تواند در رسانه های اجتماعی
به صورت گسترده پخش شود، نگرانی ها برای این که پیچیدگی این الگوریتم
فریب دادن مردم را آسان تر می کند، بیشتر می شود.
فارید افزود: “به دنبال روند سال گذشته، دیپ فیک و تکنیک های مرتبط با آن
به اطلاعات کمتر و کمتری نیاز دارند و محتویات پیچیده تر و دقیق تری را تولید
می کنند. این نتایج گام دیگری در تکامل تکنیک ها است … که منجر به ایجاد
محتوای چند رسانه ای می شود که در نهایت از واقعیت غیر قابل تشخیص
است”. همانند فتوشاپ، نرم افزار های دیپ فیک برای جعل کاملا متقاعد
کننده ی یک حرکت از یادگیری ماشین استفاده می کنند. اگر چه چندین دهه
است که دستکاری ویدیو ها در صنعت کامپیوتر وجود داشته، سیستم های دیپ
فیک، نه تنها ایجاد کلیپ های جعلی را آسان تر، بلکه تشخیص آن ها را نیز
سخت تر کرده است.
نحوه ی کار الگوریتم دیپ فیک
جدیدترین الگوریتم با استفاده از پایگاه داده عمومی VoxCeleb که حاوی بیش
از ۷۰۰۰ عکس از افراد مشهور از ویدیوهای یوتیوب بود، ارتقا داده شد. با استفاده
ازاین مجموعه داده ها، این هوش مصنوعی قادر به ایجاد آنچه محققان آن
را<<landmark>> یا نقاط راهنما می نامند، ویژگی های قابل شناسایی عمومی
مثل بینی، چشم ها و دیگر ویژگی های چهره ی فرد، می باشد.
سیستم سامسونگ از یک ترفند که به نظر می رسد از نقل قول مشهور
الکساندر گراهام بل درباره اینکه آمادگی کلید موفقیت است، الهام گرفته،
استفاده می کند. سیستم با یک مرحله “فرا یادگیری” طولانی شروع
می کند که در آن تعداد زیادی از فیلم ها را تماشا می کند تا بفهمد چهره ی
انسان ها چگونه حرکت می کنند. پس از آن، آنچه را که آموخته، برای تولید
کلیپ ویدئویی واقعی به کار می برد. از آنجا که الگوریتم ویژگی های کلی
فرد را در مقایسه با ویژگی های ریز تر به رسمیت می شناسد، می تواند
به سرعت تصاویر را با ورودی های کمتری استخراج کند و در بعضی موارد
تصاویر افرادی همچون داستایفسکی را که در سال ۱۸۸۱ درگذشت و
هیچوقت ویدیویی از وی دیده نشد، زنده کند.
این موضوع همچنین به این معنی است که این فناوری برای افراد غیر
مشهور نیز قابل استفاده است.
محدودیت های این الگوریتم در حال حاضر
تنها با استفاده از چند سلفی از فرد،این الگوریتم می تواند احتمال
چگونگی حرکت سر یا صحبت کردن فرد را تقلید کند. این هوش مصنوعی
در حال حاضر تنها قادر به تولید کلیپ های افراد از بالاتر از سرشانه است
و فقط حرکت سر را پیش بینی می کند.
بر خلاف یک ویدیوی دیپ فیک واقعی، نتایج حاصل از یک یا تعداد کمی از
تصاویر منجر به کم شدن برخی جزئیات مهم میشود. به عنوان مثال، در یک
کلیپ ساخته شده از مرلین مونرو در نسخه آزمایشی سامسونگ خال
صورت او از بین رفته بود.
به گفته سایوی لیو، استاد علوم رایانه در دانشگاه آلبانی در نیویورک
که متخصص در یادگیری ماشین است، این موضوع به این معنی است
که فیلم های ساخته شده، برخی از ویژگی های هر کسی را که در
این ویدیو ها نقش سوژه ی فیلم را بازی می کند، حفظ می کند. به
همین دلیل هر یک از تصاویر مونالیزا اندکی متفاوت از دیگری به نظر
میرسد. به طور کلی، هدف یک سیستم دیپ فیک حذف این ایرادات
بصری است. این موضوع به مقدار قابل توجهی از داده های آموزشی
برای ویدئو ورودی و فرد مورد نظر نیاز دارد.
اما اگر الگوریتم واقعا یک الگوریتم پیشرفته ی دیپ فیک باشد، این
موضوع به سرعت تغییر خواهد کرد. یکی دیگر از تکنولوژی های
فوق العاده ای که اخیرا توسط کارکنان سابق گوگل و مایکروسافت
معرفی شده است، نشان می دهد که چگونه یک الگوریتم قادر است
به صورت واقعی صدای اشخاص، برای مثال گوینده ی محبوب، جو روگان
را تقلید کند. منتقدین تکنولوژی های دیپ فیک می گویند که این
دو تکنولوژی در کنار هم می توانند منجر به تولید فیلم های جعلی شوند،
که ممکن است حاوی اطلاعات غلط درباره ی سیاستمداران و یا دزدیدن
هویت افراد مختلف توسط خلافکاران باشد.
استارتآپها در دُبی برای خلق هوش مصنوعی هرچه بیطرفترتلاش میکنند!
قرنطینههای اخیر وابستگی بشر را به فناوری بیش از پیش نشان
داده و حالا کارشناسان میخواهند خرید آنلاین را انسانیتر کنند.
در خاورمیانه نیز مردم برای خرید، دیدار و آموزش، بیشازپیش به
اینترنت مراجعه میکنند. اما بازار پوشاک از اوایل سال ۲۰۲۰ سقوط
چشمگیری داشته و کارشناسان معتقدند که خریدوفروش آنلاین باید
رویکردی انسانیتر داشته باشد.
پایگاه اینترتی جتبیِ
شرکت نرمافزاری جتبیِ دُبی، پایگاهی اینترنتی برای برندها طراحی
کرده که هر مشتری میتواند با استفاده از آن اجناس را ببیند و با هم
مقایسه کند و دربارهٔ آنها با کارشناس مطلوب خود مشاوره کند.
مدیر این شرکت میگوید در سال ۲۰۲۰ صنعت مُد و پوشاک اُفت زیادی
کرد، فروش آنلاین ۲۰ برندی که از پایانهٔ آنها استفاده کردند ۲۸ درصد بیشتر شده است.
تئا مایهروُلد، مدیرعامل جتبی میافزاید: «آدمی هنگام خرید آنلاین
تنهاست، اما مشتری در نهایت دارد از یک فروشنده خرید میکند.
استارتآپها هشتادوشش درصد مشتریان، ترجیح میدهند با فروشنده طرف باشند
تا با نرمافزار. پس این خرید فردی عملا کار میکند.»
گروه شلهاب میدلایست، برای برندهای لوکسی نظیر لنکام و فیسز کارفروش اختصاصی فراهم میکند.
الکساندرا هارچیارک، مدیر پروژهٔ دیجیتال
گروه شلهاب معتقد است انسانی کردن پایانههای فروش آنلاین، بهویژه
پس از بیماری همهگیر، مسیر آینده است.
طراحان معتقدند برای ایجاد فناوریهای که ارتباط انسانی داشته باشند و
اعتماد بیشتری جلب کنند، باید ارزشهای انسانی را در فناوریهای پیچیدهتر
نظیر هوش مصنوعی گنجاند. اما این پرسش باقی است که آیا ممکن است
فناوری دروغ بگوید؟ پاسخ به مؤلّفهٔ انسانی بر میگردد یعنی به اطلاعاتی
که برای هدایت یادگیری ماشین واردِ کار میکنیم.
هوش مصنوعی و اخلاقیات
در سال ۲۰۱۵ روشن شد که جستجوگر استخدام آمازون، که مجهز به
هوش مصنوعی بود، رزومههایی که کلمهٔ «زنان» در آنها وجود داشت
را کمتر میپسندید. مطالعهٔ سال ۲۰۱۸ دانشگاه امآیتی نیز نشان داد
که الگوریتم خودکار تشخیص چهره، بیشتر در مورد سیاهپوستان خطا
میکند تا سفیدپوستان.
و سرانجام اعتراضهای سال ۲۰۲۰ در این زمینه سبب شد شرکتهایی
نظیر ایبیام و آمازون، به سبب ترس از نظارت سراسری و تقویت تبعیض
نژادی، نرمافزار تحلیل چهرهٔ خود را در اختیار پلیس آمریکا نگذارند.
با این همه، طبق اعلام پژوهشگاه پرایس واترهاوس کوپرز، تنها ۲۵ درصد
از شرکتها، پیش از بهکارگیری هوش مصنوعی، الزامات اخلاقی را در نظر
میگیرند. این شرکت برآورد میکند که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ حدود
۱۳ تریلیون یورو به توان اقتصادی جهان خواهد افزود.
استارتآپ داتومکان، هوش مصنوعی را برای کارهایی نظیر حفاری ایمن در
صنعت نفت، رعایت فاصلهٔ اجتماعی و زدن ماسک و همچنین تحلیل احساس بهکار.
منبع: per.euronews