
دکتر امیرحسین دوایی، معاون فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در در نشستی خبری که به منظور بررسی عملکرد این معاونت برگزار شده بود با اشاره به اهمیت پروژه ی «ایجاد کریدور فناوری اطلاعات و ارتباطات» در کشور بیان کرده است: «امروزه وجود کریدور های فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان یک ضرورت است. کریدور ها در جهان به سه دسته ی کریدور های محله ای، کریدور های متمرکز و کریدور های چند پهنه ای تقسیم می شوند».
دوایی در ارتباط با این کریدور های فناوری اطلاعات و اهداف مربوط به ایجاد آنها توضیح داد: «افزایش تولید ناخالص ملی و افزایش درآمد از طریق صادرات محصولات و خدمات برتر، محیط زندگی با کیفیت با رویکرد های محیط زیست سبز و انرژی های پاک، ایجاد محیط اجتماعی، ارزشی و فرهنگی جذاب برای افراد خلاق و کارآفرین، ایجاد و توسعه ی خوشه های فناوری با هدف کسب مزیت های رقابتی در سطح جهان و کمک به رشد متوازن و هم افزایی بین شرکت های بزرگ و کوچک از جمله اهداف ایجاد مناطق ویژه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات است».
معاون فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در ادامه افزود: «البته در این مناطق نیز می تواند شاهد اشتغال زایی تخصصی و غیر متکی به دولت، جذب سرمایه گذاران خطرپذیر و ایجاد زیرساخت ها و مشوق های قانونی برای جذب و استقرار شرکت های بین المللی و ایجاد فضای یادگیری متقابل بود».
وی همچنین در ادامه ی سخنان خود به برنامه های حمایتی معاونت فناوری وزارت ارتباطات از طرح ها و شرکت های استانی اظهار کرد: «سرمایه گذاری ۶میلیارد تومانی در تأسیس شتاب دهنده ها، اعطای وام قرض الحسنه به شرکت های مستقر در شتاب دهنده های استانی با سرمایه گذاری صندوق کارآفرینی امید و اعطای وام به شرکت های مستقر در پارک های علم و فناوری و مراکز رشد بخشی از برنامه های حمایتی ما است».
دوایی ادامه داده است: «در بخش حمایت از راه اندازی شتاب دهنده های استانی، اگر یک شتاب دهنده ی خبره با استانداری ها مذاکره کرده و خواستار تشکیل شتاب دهنده ای دیگر شوند، رقمی پیرامون ۲۰۰میلیون تومان به آنها اختصاص می یابد تا به تجهیز زیرساخت ها بپردازند. این اعتبارات به شکل قرض الحسنه و بازپرداخت آن با نرخ بهره ی ۴درصد است. قطعاً زمانی می توانیم به موفقیت شرکت های نوپا امید داشته باشیم که ذیل مدیریت باتجربه وارد کسب و کار شده باشند».
دکتر دوایی در پایان خاطرنشان کرده است: «هدف از این حمایت ها و سرمایه گذاری ها، جایگزینی درآمد های حاصل از توسعه ی فناوری با درآمد های نفتی است. شرکت های فعال در حوزه ی آی تی با وجود تحریم ها در سال های گذشته توسعه ی خوبی داشته اند و برخی نرم افزار های تولیدی آنها در بازار های جهانی نیز به فروش رفته است».
وی همچنین با اشاره به تولید ۱۲۰هزار اپلیکیشن موبایلی در کشور گفته است: «اگرچه تمامی این اپلیکیشن ها ارزش اقتصادی بالایی نداشته اند اما اپلیکیشن هایی نیز بوده اند که توانسته اند موفقیت های بسیاری کسب کنند. حتی یکی از اپلیکیشن های ایرانی به مدت طولانی، در رده ی ۱۰اپلیکیشن برتر اپ استور اپل قرار داشت».
منبع: ict.gov.ir

برای تبدیل شدن به یک رهبر فوق العاده، و کسی که دیگران دوست داشته باشند از او پیروی کنند، راه های مختلفی وجود دارد. اما درست مثل هر چیز دیگر، برخی رویکرد ها نسبت به باقی آنها مناسب تر خواهند بود. در ادامه می توانید ۷ عادت رهبران بزرگ دنیای کسب و کار را از نظر بگذرانید.
۱– اعتماد به نفس
بهترین رهبران آنهایی هستند که اعتماد به نفس دارند و اعتماد به نفسشان به دیگران نیز سرایت می کند. اعتماد به نفس آنها از این روست که وظایف خود را به درستی انجام می دهند و می دانند مسیر درستی که باید در پیش بگیرند کدام است. آنها همیشه به مواضع و باورهای خود ایمان دارند، اما در عین حال از شنیدن صحبت های دیگران نیز خوشحال می شوند.
۲– خوش بینی
رهبران بزرگ فارغ از اینکه اوضاع تا چه حد ممکن است بد باشد، همیشه امیدواری خود را نسبت به آینده حفظ می کنند. آنها به شکلی خستگی ناپذیر با نگاه مثبت به اطراف می نگرند و به خوبی از این موضوع آگاهی دارند که می توانند روی نتایج کارکنان، تیم و شرکت خود به شدت تأثیرگذار باشند.
۳– قاطعیت
رهبران بزرگ از اتخاذ تصمیم های مهم و دشوار اِبایی ندارند و به خوبی می دانند که این، بخش مهمی از شغلشان است. آنها برای آنکه بتوانند آگاهانه تصمیم بگیرند به اندازه ی کافی اطلاعات جمع می کنند. اما از طرف دیگر هر کاری لازم باشد انجام می دهند تا در دام داده های زیادو دروندادهای متعدد گرفتار نشوند.
۴– همدلی
رهبران بزرگ خود را جای کارکنانشان قرار می دهند و از آنها در موقعیت های دشوار حمایت می کنند. آنها به جای شخصی کردن موضوعات مختلف در مواجهه با مشکلات یا انداختن تقصیر ها به گردن دیگران، به دنبال راه حل های سازنده می گردند و روی پیشرفت و ادامه ی مسیر متمرکز می شوند.
۵– مسئولیت پذیری
رهبران بزرگ، چه زمانی که اوضاع خوب پیش می رود و چه وقتی مشکلی در روند کارها پیش می آید لحظه ایدر بر عهده گرفتنمسئولیت تردید نمی کنند. وقتی اوضاع خوب پیش می رود کارکنانی که باعث و بانی این موفقیت بوده اند را مورد تمجید و ستایش قرار می دهند و وقتی اوضاع بد پیش می رود و مشکلی به وجود می آید به سرعت این مشکل را شناسایی می کنند، به دنبال راه حل می گردند و کارها را دوباره روی غلتک می اندازند.
۶– صداقت
بهترین رهبران دنیای کسب و کار این را به خوبی می دانند که صداقت به واقع بهترین سیاست است. آنها با کارکنان خود مثل انسان های بالغ رفتار می کنند و به جای کتمان حقایق، واقعیت ها را به زبان می آورند.
۷– انگیزه بخشی
مدیران بزرگ چشم انداز الهام بخشی از آینده به تصویر می کشند؛ چشم اندازی که با نشان دادن موقعیت آینده ی کارکنان به آنها، باعث جلب مشارکتشان می شود. اما حرف کافی نیست. رهبران فوق العاده ی دنیای کسب و کار حرف های خود را با اقدامات عملی تکمیل و وظایف کاری معناداری به کارکنان خود محول می کنند تا بتوانند به چشم اندازی که برای خود متصور شده اند دست پیدا کنند.
منبع: دیجیاتو

در بعضی شرکتها رییس مرتبا به تو پیشنهاد میدهد که در کنفرانس و کارگاه شرکت کنی یا فرصتهایی برای یادگیری در کنار کارت فراهم میکند. ولی شغلهایی هم هستند که برای تکمیل مهارتهایت باید به خودت متکی باشی.
حتی اگر سازمان یا شرکت تو هزینه آموزش را پرداخت نمیکند (یا آموزش را ارائه نمیدهد)، کارهای مختلفی هست که میتوانی انجام دهی تا راه خودت را به سمت ارتقای مقام بعدی باز کنی یا شایستگی و تخصص خودت در شاخه کاریات را حفظ کنی. و – حتی از آن بهتر – بیشتر این کارها هیچ هزینهای ندارد.
۱. کتاب، مقاله، و اتاق گفتگو بخوان (یا گوش بده)
مطالعه خیلی مهم است، و چه وبلاگهای کوتاه بخوانی و چه کتاب، تاثیر خودش را میگذارد. پس به جای اینترنتگردی روزانه، محتوایی را بخوان که به تو یاد میدهد، اطلاعات میدهد، و تو را باابزارها و مهارتها و آدمهای جدیدآشنا میکند.
برای شروع، ۳۰ دقیقه در روز برای یاد گرفتن درباره پیشه خودت ازپیشروها و متفکرینآن وقت بگذار. موقع کتاب خواندن از ضمیمهها و یادداشتها استفاده کن و ببین نویسنده اطلاعاتش را از کجا گیر آورده است و چطور در شاخه خودش پژوهش میکند و یاد میگیرد. همینطور میتوانی متخصصین شاخهات را درلینکدینیاتوییتردنبال کنی و ببینی چه محتوایی به اشتراک میگذارند، خودشان چه شرکتهایی را دنبال میکنند، یا در چه گروههایی هستند. و در آخر، فقط دنبال آدمها نباش، شرکتها و سازمانها هم اطلاعات خوبی منتشر میکنند! شرکتهای مختلف در زمینه کار خودشانوبلاگهاییدارند که با خواندن آن میتوانی درباره مهارتهای اساسی آن شاخه یاد بگیری.
حس میکنی وقت کافی برای نشستن و خواندن نداری؟ در مسیر رفتوآمد، موقع ورزش یا حتی کارهای خانه بهپادکستهاو رادیوهای آنها گوش کن. سرویسهایی مثلناملیکوشنوتوهم وجود دارد که برخی از چنین مطالبی را به شکل صوتی در اختیار ما میگذارند.
۲. به یک سازمان صنفی و حرفهای ملحق شو
سازمانها و شرکتهای حرفهای منابع فوقالعادهای هستند که اغلب نادیده گرفته میشوند. خیلی از آنهاآموزش و کنفرانسفراهم میکنند و افراد حرفهای را به منتورهایی وصل میکنند که میتوانند آنها را راهنمایی کنند، و برای شروع کار در شاخه خودت هم کمی اعتبار به تو میدهند. با این کار نه فقط بهاخبار درجه یک صنعتخودت که به آدمهای سازنده آن خبرها هم دسترسی داری. بازی برد-برد!
به علاوه میتوانی عضوگروههای غیررسمیدر فیسبوک و لینکدین هم بشوی. در چنین فضایی آدمها معمولا کمتر میترسند که سوال کنند یا در گفتگوها شرکت کنند – پس هر چیزی که دوست داری دربارهاش یاد بگیری، بپرس!
۳. آموزش ببین
به لطف اینترنت، کلاس برداشتن هیچوقت آسانتر از این نبوده. یک منبع خوب خارجیCourseraاست، بستره آنلاینی برای برداشتن کلاس از بهترین دانشگاهها. وفرانش (کائسنای سابق)هم تلاش میکند منابع خوب و باکیفیت برای یادگیری فنون مختلف به زبانی راحت به فارسی تولید کند و در اختیار شما بگذارد. حتی در چنین بسترههایی فرصتشبکهسازیبا اساتید و دیگر دانشجویان وجود دارد!
البته یادت باشد، هدف تو این است که یک مهارت خودت را پروش دهی یا در زمینه خاصی متخصص شوی. برداشتن دورههایی با موضوعات متنوع وسوسهانگیز است، ولی برای شروع اول سعی کن روی یک حوزه خاصتمرکزکنی.
۴. در رویدادها شرکت کن
حتی اگر شرکت تو از رویدادهای یادگیری حمایت نمیکند، نهادهای دیگری هستند که این کار را بکنند. برای مثال کارگاههایی کهکانون کارآفرینی ایرانبرگزار میکند وکنفرانس وب و موبایل ایرانو جلساتی مثلهمفکرفرصتهای خوبی برای یادگیری و شبکهسازی و آشنایی با همقطاران و حرفهایهای شاخه خودت است.
۵. به محیط کارت دقت کن
حتی اگر شرکت شما محدودیت بودجه داشته باشد، باز هم فرصت یادگیری مهارتهای جدید در همان جایی که روزانه کار میکنی را دستکم نگیر. به محیط کارت دقت کن و ببینهمکارانتچه میکنند. آیاپروژهها و مسائلیهست که علاقمند باشی بیشتر دربارهشان یاد بگیری؟ از اعضای تیم یا بخش خودت بپرس که آیا میتوانی در کاری کمکشان کنی یا حتی یک روز همراه کسی باشی. مثلا فرض کن که کار تو نوشتن مطالب بلاگ است، مسئولیت انتشار آن در دنیای بیرون با تیم بازاریابی است. میتوانی – رایگان! – درباره SEO و شبکههای اجتماعی یاد بگیری! فقط کافی است کنار همتیمیات بنشینی و موقع چای یا ناهار با اوگپبزنی.
۶. کار داوطلبانه
خیلی خب، شاید شرکت تو نخواهد در پروژهای شرکت کنی که در تخصص لازمه برای آنتجربه کمیداری، اما خیلی اوقات سازمانهای کار داوطلبانه وجود دارند که به شدت نیازمند نیرو هستند و مشکلی با این ندارند که کار را در حین انجام آن یاد بگیری. به علاوه، سازمانهای مختلف روشهای مختلفی دارند، پس با کار کردن در یک جای جدید – بله، حتی بدون دستمزد – میتوانیروشهای جدیدیبرای انجام کار یاد بگیری.
والاستریت ژورنال اخیرا گزارش داد که ٪۶۷ درصد مشاغل متوسط احتیاج به تسلط به یک نرمافزار صفحهگسترده مثلمایکروسافت اکسلدارند. خیلی از موسسههای غیرانتفاعی هم از همین برنامههای ساده استفاده میکنند و این فرصت خوبی است که تواناییهای خودت را گسترش بدهی. و البته به جامعه هم خدمت کنی.
مسئولیت اینکه چه مهارتهایی داری با خود تو است، نه شرکت تو. برای کسب بهترین نتیجه، یک حوزه تخصصی انتخاب کن، یک برنامه بریز، و مرتبا تمرین کن.
منبع:فرانش

با وجود هجوم موسسات آکادمیک برای ارائهی دورههای کارآفرینی، هنوز هم به نظرم این موضوع نیست که بشود در کلاس درس یاد گرفت. البته به این روش میشود اصول پایه را آموخت، ولی مشکل اینجاست که قواعد عملی موفقیت آنقدر سریع عوض میشود که هیچ موسسه و دانشگاهی نمیتواند به گرد سرعتشبرسد. بهترین چیزی که در این آموزشگاهها میتوانید یاد بگیرید، این است که چطور یاد بگیرید.
کارآفرینهای موفقی که من در طول سالها با آنها آشنا شدهام و کار کردهام همگی اشتیاق خاصی به یادگیری داشتند، و به چشم آنها تغییرات بازار یک مشکل نیست، بلکه فرصتی است که در تغییر دادن دنیا پیشگامِ دیگران شوند و ابتکار عمل را به دست بگیرند. معمولا اصلا به فکر پول درآوردن نیستند، و از سیر کردن شکمشان با نودل و غذاهای حاضری در یک آپارتمان خشک و خالی راضیاند.
از نقطهنظر عملی، راههای زیادی وجود دارد تا بتوانیم اسلوبِ تغییرات کسبوکار و تجارت، و فرصتهایی که هر لحظه از زمین درمیآیند را بهتر بفهمیم. در اینجا شش گام را آوردهام که هر کارآفرین جاهطلبی باید کاملا به کار ببندد:
۱. برقراری ارتباط با همتایانی که قبلا این کار را تجربه کردهاند.
اصطلاحی که برای این کار زیاد به کار برده میشود، نتورکینگ یاشبکهسازیاست، ولی من متوجه شدهام که خیلی از این کارآفرینهای جاهطلب بیشتر دوست دارند خودشان دربارهی جدیدترین ایدهشان صحبت کنند و کمتر گوش میدهند. آدم از حرف زدن چیزی یاد نمیگیرد. کارآفرینهای موفق عاشق گفتگو هستند، اما بیشتر باید سعی کرد آنها را به حرف زدن درآورد.
۲. تحقیق دربارهی داستان موفقیتهای دیگران و الگوهای شخصیتی.
اینترنت از بزرگترین کتابخانههای جهان هم بهتر است، چون هر روز خودش را عوض میکند تا همخوانیاش را با واقعیت حفظ کند، و تعاملی هم هست. هر روز کمی وقت برای شخصیتها و وبلاگهای محبوبتان بگذارید، و کمی شبکهسازی اجتماعی انجام دهید و آشنایانتان را خارج از اینترنت هم گسترش دهید.
۳. پیدا کردن یک مربی کسبوکار، و همینطور یک دوست.
مربی یا مِنتور کسی است که به شما چیزی را میگوید که لازم است بشنوید، ولی دوست ممکن است چیزی را بگوید کهمیخواهیدبشنوید. در واقع به هر دو احتیاج دارید، و باید این توانایی را هم داشته باشید که از هم تشخیصشان بدهید. به نظرم هر کارآفرینی از مطرح کردن ایدههایش با کس دیگری سود خواهد کرد، و نقطهنظرات منحصر بهفرد هر کس میتواند واقعا ارزشمند باشد.
۴. فرصتهای «یادگرفتن شیوهی یادگیری» را از دست ندهید.
فرصتهایی مثل کلاسهای دانشگاه که روی موارد مطالعاتی و تمرینات تیمی تمرکز میکنند، ولی از دنیای درس و دانشگاه فراتر میرود و به سمینارهای حرفه و صنعت گسترش پیدا میکند. روی فرصتهایی تمرکز کنید که با نیازهای امروزتان همخوانی دارد، چون هیچوقت نمیتوانید از قبل بدانید که بعدها چه نیازهایی خواهید داشت.
۵. کار داوطلبانه برای کمک به سازمانهایی که به علایق شما مرتبطند.
برای گستردهتر کردن دید و درک خودتان از واقعیت، هیچ راهی بهتر از کار کردن در محیطی که انگیزههای مثبت در آن وجود دارد نیست. در چنین جایی میتوانید یادگیری واقعی و رهبری واقعی را تجربه کنید بدون آنکه تعهد بلند-مدت یا فشارهای مالی در کار باشد.
۶. کسبوکار کوچک خودت را راه بیانداز.
هزینهی ورود به بازار برای یک کارآفرین امروز به کمترین حد خود رسیده است؛در بیشتر نقاط دنیا محرکها و انگیزشهایی برای آن ارائه میشود؛ برای ساخت وبسایت ابزارهای رایگان وجود دارد و با چند میلیون تومان میشود برای گوشیهای هوشمند نرمافزارساخت و ارائه داد. قبل از آنکه تمام توان و داراییتان را سر رویای بزرگتان شرط ببندید، اول چالشهای یک استارتاپ را با یک ایدهی کم-ریسک تجربه کنید.
کاملا متوجهم که این یادگیری خودانگیخته شاید به درد همه نخورد. اگر یکی از آن آدمهایی هستید که کلاسهای ساختارمند را میپسندید و برای بهروز شدن ترجیح میدهید هر سال چند هفتهای را برسر کلاس بگذرانید، در این صورت زندگی و سبک و سیاق کارآفرینی و استارتاپ را برای شما توصیه نمیکنم. راه انداختن یک کسبوکار جدید و ابتکاری فرایند چندان ساختاریافتهای ندارد، و بعید است وقت کافی برای یادگیری ساختارمند هم پیدا کنید.
در آخر، همیشه خوب است که اول انگیزهتان برای کارآفرینی را بررسی کنید. اگر برای شما راهی است که راحت پول دربیاورید یا از فشار خانوادگی یا شغل فعلیتان خلاص شوید، وقتش است این نکته را درک کنید که تا وقتی دلتان با این کار نباشد، یاد گرفتن راه و رسم آن ساده نخواهد بود.
هیچ چیزی به پای انجام کاری که دوست دارید و دوست داشتن کاری که میکنید، نمیرسد. وقتی یاد بگیرید که یادگرفتن را دوست داشته باشید، شما هم میتوانید یک کارآفرین موفق شوید.
منبع: فرانش
با وجود هجوم موسسات آکادمیک برای ارائهی دورههای کارآفرینی، هنوز هم به نظرم این موضوع نیست که بشود در کلاس درس یاد گرفت. البته به این روش میشود اصول پایه را آموخت، ولی مشکل اینجاست که قواعد عملی موفقیت آنقدر سریع عوض میشود که هیچ موسسه و دانشگاهی نمیتواند به گرد سرعتشبرسد. بهترین چیزی که در این آموزشگاهها میتوانید یاد بگیرید، این است که چطور یاد بگیرید.
کارآفرینهای موفقی که من در طول سالها با آنها آشنا شدهام و کار کردهام همگی اشتیاق خاصی به یادگیری داشتند، و به چشم آنها تغییرات بازار یک مشکل نیست، بلکه فرصتی است که در تغییر دادن دنیا پیشگامِ دیگران شوند و ابتکار عمل را به دست بگیرند. معمولا اصلا به فکر پول درآوردن نیستند، و از سیر کردن شکمشان با نودل و غذاهای حاضری در یک آپارتمان خشک و خالی راضیاند.
از نقطهنظر عملی، راههای زیادی وجود دارد تا بتوانیم اسلوبِ تغییرات کسبوکار و تجارت، و فرصتهایی که هر لحظه از زمین درمیآیند را بهتر بفهمیم. در اینجا شش گام را آوردهام که هر کارآفرین جاهطلبی باید کاملا به کار ببندد:
۱. برقراری ارتباط با همتایانی که قبلا این کار را تجربه کردهاند.
اصطلاحی که برای این کار زیاد به کار برده میشود، نتورکینگ یاشبکهسازیاست، ولی من متوجه شدهام که خیلی از این کارآفرینهای جاهطلب بیشتر دوست دارند خودشان دربارهی جدیدترین ایدهشان صحبت کنند و کمتر گوش میدهند. آدم از حرف زدن چیزی یاد نمیگیرد. کارآفرینهای موفق عاشق گفتگو هستند، اما بیشتر باید سعی کرد آنها را به حرف زدن درآورد.
۲. تحقیق دربارهی داستان موفقیتهای دیگران و الگوهای شخصیتی.
اینترنت از بزرگترین کتابخانههای جهان هم بهتر است، چون هر روز خودش را عوض میکند تا همخوانیاش را با واقعیت حفظ کند، و تعاملی هم هست. هر روز کمی وقت برای شخصیتها و وبلاگهای محبوبتان بگذارید، و کمی شبکهسازی اجتماعی انجام دهید و آشنایانتان را خارج از اینترنت هم گسترش دهید.
۳. پیدا کردن یک مربی کسبوکار، و همینطور یک دوست.
مربی یا مِنتور کسی است که به شما چیزی را میگوید که لازم است بشنوید، ولی دوست ممکن است چیزی را بگوید کهمیخواهیدبشنوید. در واقع به هر دو احتیاج دارید، و باید این توانایی را هم داشته باشید که از هم تشخیصشان بدهید. به نظرم هر کارآفرینی از مطرح کردن ایدههایش با کس دیگری سود خواهد کرد، و نقطهنظرات منحصر بهفرد هر کس میتواند واقعا ارزشمند باشد.
۴. فرصتهای «یادگرفتن شیوهی یادگیری» را از دست ندهید.
فرصتهایی مثل کلاسهای دانشگاه که روی موارد مطالعاتی و تمرینات تیمی تمرکز میکنند، ولی از دنیای درس و دانشگاه فراتر میرود و به سمینارهای حرفه و صنعت گسترش پیدا میکند. روی فرصتهایی تمرکز کنید که با نیازهای امروزتان همخوانی دارد، چون هیچوقت نمیتوانید از قبل بدانید که بعدها چه نیازهایی خواهید داشت.
۵. کار داوطلبانه برای کمک به سازمانهایی که به علایق شما مرتبطند.
برای گستردهتر کردن دید و درک خودتان از واقعیت، هیچ راهی بهتر از کار کردن در محیطی که انگیزههای مثبت در آن وجود دارد نیست. در چنین جایی میتوانید یادگیری واقعی و رهبری واقعی را تجربه کنید بدون آنکه تعهد بلند-مدت یا فشارهای مالی در کار باشد.
۶. کسبوکار کوچک خودت را راه بیانداز.
هزینهی ورود به بازار برای یک کارآفرین امروز به کمترین حد خود رسیده است؛در بیشتر نقاط دنیا محرکها و انگیزشهایی برای آن ارائه میشود؛ برای ساخت وبسایت ابزارهای رایگان وجود دارد و با چند میلیون تومان میشود برای گوشیهای هوشمند نرمافزارساخت و ارائه داد. قبل از آنکه تمام توان و داراییتان را سر رویای بزرگتان شرط ببندید، اول چالشهای یک استارتاپ را با یک ایدهی کم-ریسک تجربه کنید.
کاملا متوجهم که این یادگیری خودانگیخته شاید به درد همه نخورد. اگر یکی از آن آدمهایی هستید که کلاسهای ساختارمند را میپسندید و برای بهروز شدن ترجیح میدهید هر سال چند هفتهای را برسر کلاس بگذرانید، در این صورت زندگی و سبک و سیاق کارآفرینی و استارتاپ را برای شما توصیه نمیکنم. راه انداختن یک کسبوکار جدید و ابتکاری فرایند چندان ساختاریافتهای ندارد، و بعید است وقت کافی برای یادگیری ساختارمند هم پیدا کنید.
در آخر، همیشه خوب است که اول انگیزهتان برای کارآفرینی را بررسی کنید. اگر برای شما راهی است که راحت پول دربیاورید یا از فشار خانوادگی یا شغل فعلیتان خلاص شوید، وقتش است این نکته را درک کنید که تا وقتی دلتان با این کار نباشد، یاد گرفتن راه و رسم آن ساده نخواهد بود.
هیچ چیزی به پای انجام کاری که دوست دارید و دوست داشتن کاری که میکنید، نمیرسد. وقتی یاد بگیرید که یادگرفتن را دوست داشته باشید، شما هم میتوانید یک کارآفرین موفق شوید.
منبع: فرانش

به دنبال مشتریان ثابت بیشتری هستید؟ هر چه مشتریان ثابت بیشتری داشته باشید در حقیقت فروش بیشتری خواهید داشت. به عبارتی دیگر ، باوجود مشتریان ثابت خیالتان از بابت فروشتان راحت میشود و میتوانید بر روی فروش بیشتر و جذب مشتری بیشتر متمرکز شوید تا اینکه مشتریان فعلی را از دست بدهید.