دعوت به همکاری در شرکت سهند (استخدام شرکت سهند)

fear1 - چرا می ترسیم؟

ترس ها و در کل مکانیزم ترس به این علت در انسان طراحی شده تا محافظ او باشد. مثلا اگر تجربه ای ناخوشایند یا خاطره ی بدی از دریا داشته باشید، ذهن شما ممکن است باعث ترس شما از دریا شود. شانس و احتمال اینکه مجددا چنین خاطره و تجربه ی بدی در آب برای شما رخ دهد بسیار ناچیز است، اما ذهن شما نمی خواهد که در این باره کوچکترین ریسکی انجام دهد. ضمیر ناخود آگاه اینگونه برنامه ریزی شده که از هرگونه رنج و دردی اجتناب کند، و در این مثال ذکر شده بعد از آن اتفاق ناخوشایند آب و دریا در ذهن شما به عنوان عاملی برای درد و رنج تلقی می شود.

فرض کنیم شما قبلا رابطه ی عاطفی ای داشته اید که شریک شما عملکرد چندان مناسبی نداشته و به شما خیانت کرده است. شاید شریکتان به شما گفته بوده که به دیدار دوستانش می رود ولی بعدها متوجه شده اید که این خیانت دقیقا در همان موقع اتفاق افتاده است.

ضمیر ناخود آگاه دقیقا مشابه کامپیوتر کار می کند و این دو عامل را به هم لینک می کند. ( که مثلا به دیدن دوستان رفتن = خیانت کردن) جالب اینکه حتی ممکن است شما از این پروسه ی لینکینگ ذهنی هیچ اطلاعی نداشته باشید، اما به محض اینکه در هر رابطه ی عاطفی ای قرار می گیرید و شریک شما می گوید که می خواهد به دیدن دوستانش برود… حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟!

ضمیر ناخود آگاه شما به صورت اتوماتیک به شما هشدار می دهد که مشکلی در راه است. در صورتی که ممکن است واقعا هیچ مشکلی در راه نباشد اما یکی از وظایف ضمیر ناخود آگاه این است که از ما در مقابل هر گونه درد و رنجی محافظت کند تا از لحاظ احساسی و جسمی در امان بمانیم.

جالب تر اینکه این سینگال ارسالی از ضمیر ناخود آگاه به قدری قدرتمند ظاهر می شود که در یک چشم به زدن تمام وجود شما را آماده ی مقابله با این خطر می کند. و متاسفانه طبق قانون انتظار، که شما انتظار هر چیزی را که داشته باشید در زندگی تان رخ می دهد، یک واقعه ی بد دیگر را برای خود رقم می زنید.

البته واقعا باید خدا را به خاطر داشتن چنین توانایی ذهنی ای سپاس گفت… چون علت وجود این پروسه محافظت ما از انواع خطرهاست تا به قول معروف از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم. اما مشکل اصلی اینجاست که در بسیاری از موارد این برنامه ریزی ها و شرطی شدن ها برای ما مشکل آفرین می شود. و باعث می شود که بارها و بارها یک اتفاق ناخوشایند در زندگی ما رخ دهد و یا از فرصت های بی نظیری که می تواند در یک چشم به هم زدن زندگی ما را متحول کند غافل بمانیم و در زندگی درجا بزنیم. چون دریا همیشه به معنی خطر نیست! گردش با دوستان همیشه مشکل آفرین نیست! و متاسفانه تا زمانی که این برنامه های ذهنی مان را تغییر ندهیم، یا از تمامی افراد و موقعیت هایی که ذهن ما به آنها برچسب ترسناک و خطرناک می زند دوری می جوییم و یا اگر هم دل به دریا بزنیم و مجددا به سراغ این افراد و موقعیت های دارای برچسب خطر برویم بازهم همان اتفاقات ناخوشایند و دردناک برای مان رخ می دهد، چون ما فقط به چیزهایی می رسیم که ذهنمان برای آن پروگرم شده است.

کمی راجع به این موضوع فکر کنید.

امیدوارم که روز عالی و بی نظیری داشته باشید.

 

منبع: سایت شخصی عرفانی زاده

buy and sell R175053 - چرا اکثر افرادی که از سایت شما دیدن می کنند، بدون خرید از سایت شما خارج می شوند؟ راهکار چیست؟!

آیا واقعا می خواهید که بازدید کننده های بیشتری را به سایت خود جذب کنید، تعداد اعضای سایت خود را افزایش دهید و فروش خود را بیشتر کنید؟

احتمالا پاسخ شما مثبت است، درست است؟

بسیار خوب، پس هدف مشخص شد! زمانی که بحث به کسب و کار اینترنتی و در آمدزایی اینترنتی می رسد فقط ۵ فاکتور وجود دارد که مانع خرید بازدیدکننده ها از سایت شما میشود

یا ایمیل های ارسالی شما باز نمی شود یا لندینگ پیج شما مناسب و تاثیر گذار نیست و یا به علل مختلف نمی توانید مخاطبان خود را ترغیب به اقدام و خرید کنید!

بله! فقط ۵ مورد!

هیچ فرقی نمیکند که در چه حوزه و زمینه ای کسب و کار اینترنتی خود را راه اندازی کرده اید، این ۵ مورد در مورد تمامی حوزه ها و موضوعات کسب و کار اینترنتی صدق میکند و این ۵ فاکتور می تواند باعث افزایش یا کاهش میزان فروش و درآمدزایی اینترنتی سایت شما شود!

اما خبر خوب اینکه به راحتی میتوان این ۵ فاکتور را تغییر دادو تعداد خرید های بیشتری را به کسب و کار اینترنتی خود هدیه داد!

بنابراین در این مقاله ی آموزشی قرار است که این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که چرا بازدید کننده های از سایت شما، از انجام مواردی که مورد نظر شماست خودداری می کنند و مهمتر از همه اینکه چگونه می توانید بر این موانع پیروز شده و کاربران خود را دعوت به اقدام و خرید کنید!

 

اولین دلیل:به شما اعتماد ندارند

اصلا مهم نیست که محصول شما چقدر خوب و با کیفیت است، تا زمانی که مخاطبان شما باور نکنند که محصول شما می تواند آنچه می گویید را برای آنها انجام دهد، هیچ خریدی از سایت شما انجام نخواهند داد!

بر اساس تجربیاتی که در کسب و کار خود به دست آورده ایم و صحبت با هزاران دانشجو و علاقه مند به راه اندازی کسب و کار اینترنتی و فعالان این عرصه، به این نتیجه رسیده ایم که تا زمانی که مخاطب شما به شما اعتماد نکند، خریدی از سایت شما انجام نمی دهد و جالبتر اینکه هرچه قیمت و هزینه ی محصول شما گران تر باشد، باید به همین میزان توانسته باشد اعتماد مخاطبان خود را جلب کرده باشید!

 

راهکار این مساله چیست؟

یکی از بهترین روش های اعتماد سازی در بین کاربران ارایه هدایای رایگان و ارزشمند به مخاطب است.

به عنوان نمونه باید سعی کنید در حوزه ی کسب و کار اینترنتی خود، قبل از اینکه مخاطبان و بازدید کنندگان سایت شما خریدی انجام دهند، فورا به او هدیه ای رایگان و ارزشمند دهید. مثلا اگر حوزه ی کسب و کار اینترنتی شما در زمینه موفقیت و بهبود فردی است، شاید به عنوان مثال می دانید که هر فردی که در اوج خشم و عصبانیت قرار دارد، چگونه می تواند فورا و در زمانی کوتاه خشم و عصبانیت خود را فروکش کند. آموزش این نکته ی فرضی در اولین برخورد مخاطب با سایت و کسب و کار شما می تواند بسیار خوب و تاثیرگذار باشد و عاملی برای اعتماد سازی کاربر به شما و کسب و کارتان به حساب آید.

اگر اطلاعاتی که به مخاطب خود می دهید ارزشمند باشد، اعتماد بین شما و مخاطبان تان سریع تر از آنچه فکر کنید شکل خواهد گرفت.

هرچه زمانی که صرف مخاطبان تان می کنید بیشتر باشد، مخاطبان و بازدید کنندگان از سایت شما بیشتر به شما و کسب و کارتان اعتماد خواهند کرد.

 

دومین دلیل: باور ندارند که آنها هم می توانند

بسیار خوب، پس تا اینجا ارزش آفرینی کردید و در بدو ورود مخاطب به سایت تان نکته ای آموزنده و ارزشمند را به او آموختید و زمینه های اولیه اعتماد سازی مخاطب به خود را ایجاد کردید.

شروع خوبی بود

اما احتمالا مخاطبان شما فکر می کنند که فقط شما می توانید از عهده ی انجام چنین کاری بر آیید و انجام این کار نیاز به استعداد یا شرایط خاص و استثنایی دارد و افراد عادی مثل مخاطبان شما از انجام آن عاجز هستند!

چه می شود؟ در اینجا باز هم مخاطبان تان متوقف شده و خرید نمی کنند!

مخاطبان شما نه تنها باید شما را باور کنند، بلکه باید به این باور نیز برسند که آنچه محصولات و خدمات شما وعده می دهد را نیز می توانند به دست آورند. این نکته بسیار طلایی و مهم است!

 

راهکار این مساله چیست؟

مسلم است که در وهله ی اول باید به مخاطبان خود نشان دهید که انجام چنین کاری چقدر ساده است. این امر بسیار مهم و کلیدی است ولی کافی نیست.

توصیه های افرادی که از محصولات و خدمات شما استفاده کرده اند و به نتایج مطلوب رسیده اند می تواند در این گام کمک بسیار زیادی به شما و مخطبان کسب و کارتان کند.

علاوه بر این، می توانید یک گارانتی اثر بخشی با زمان مشخص برای خریداران محصول تعریف کنید تا شک و شبهه ای برای آنها باقی نماند.

 

سومین دلیل: باور ندارند که ارزش این مقدار تلاش را داشته باشد

بسیار خوب، پس تا اینجا مخاطبان کسب و کار اینترنتی شما، شما را باور کرده اند به این باور رسیده اند که آنها هم می توانند، اما هنوز از نتیجه ی نهایی اطمینان ندارند و دوست ندارند که مثلا روزانه ۳۰ دقیقه از وقت خود را صرف تکرار عبارت های تاکیدی برای رفع حس خشونت کنند اما دوباره در اولین فرصتی که با یک شرایط سخت رو به رو می شوند عصبانی شوند

 

راهکار این مساله چیست؟

اگر کاربر شما فکر می کند که آنچه محصول و خدمت شما به او وعده می دهد ارزش تلاش کردن و صرف وقت را ندارد، در متن تبلیغاتی ای که برای معرفی محصول و خدمت تان می نویسید بر مورد منفی و اثراتی که دارد تمرکز کنید.

نشان دهید که اثرات منفی شرایط فعلی چه می تواند باشد تا مخاطب شما به خوبی متوجه ارزش این تلاش و وقتی که صرف می کند تا به نتیجه دلخواه خود برسد، شود.

راه دیگر این است که به دنبال یک راه سریع تر و میان بر باشید اگر خود شما نیز قبلا با این مورد به خصوص رو به رو شده باشید حتما راهکارهای سریع تری را نیز برای حل و فصل آن یافته اید، می توانید راه های میان بر را به مخاطب خود معرفی کنید تا با صرف تلاش و انرژی کمتر به نتیجه ی مطلوب خود دست یابد.

 

چهارمین دلیل: باور ندارند که محصول یا خدمت پیشنهادی ارزش پرداخت چنین هزینه و قیمتی را داشته باشد

بسیار خوب مخاطب تان شما را باور کرده، باور کرده که او هم می تواند، آماده صرف زمان و انرژی هم هست تا به نتیجه ی مطلوب خود برسد. اما ۵۰۰ هزار تومان برای آموزش جذابیت؟ شوخی خوبی نبود!

در چنین شرایطی مخاطبان تان به شما خواهند گفت که نمی توانند چنین هزینه و قیمتی را بپردازند. در بیش از ۹۵٪ مواقعی که مخاطبان شما می گویند که نمی تواندد هزینه ی محصول و خدمتی را بپردازند، منظورشان دقیقا این است که فکر نمی کنند چنین محصول یا خدمتی ارزش پرداخت پول و هزینه ای که بیان کردید را داشته باشد.

اجازه دهید سوالی از شما بپرسم، آیا می توانید ۴ میلیون تومان برای یک دوره ی آموزشی در زمینه بهینه سازی سایت یا راه اندازی کسب و کار اینترنتی پرداخت کنید؟ نه؟

اگر یک عمل جراحی داشتید چطور؟ می توانستید چنین هزینه ای را پرداخت کنید؟ اگر پاسخ شما به سوال دوم مثبت است پس شما توان پرداخت ۴ میلیون تومان را دارید، منتها برای پرداخت چنین هزینه ای برای یک دوره ی آموزشی به خوبی توجیه نشده اید.

 

راهکار این مساله چیست؟

مطمین شوید که زمانی که قیمت و هزینه ی محصول شما مطرح می شود، ارزش محصول شما نیز برای مخاطبان تان دقیقا مشخص شده باشد.

 

پنجمین دلیل: آنچه می فروشید را نمی خواهند

اجازه دهید سوالی از شما بپرسم اگر فردی سعی کند بهترین مجموعه نرم افزارهای روز دنیا را به شما بفروشد شما هم باور کرده اید که این محصول بسیار خوب و تاثیر گذار است و ارزش پرداخت وجه را هم دارد

اما شما کامپیوتر ندارید!

چگونه چنین تبلیغی می تواند شما را ترغیب به خرید این محصول آموزشی کند؟!

واقعیت این است که شما هرگز این محصول را نخواهید خرید! مهم نیست که محصول شما چقدر خوب است مهم نیست که متن تبلیغاتی شما چقدر خوب و تاثیرگذار است اگر محصول مورد نیاز مخاطب شما نباشد هرگز آن را نخواهد خرید!

 

راهکار این مساله چیست؟

اگر فردی از سایت شما دیدن می کند که مثلا کامپیوتر یا سیستم شخصی ندارد، مشکل از نحوه معرفی و تبلیغ نویسی شما نیست.

این افراد و ترافیک جذب شده از کجا آمده اند؟ احتمالا محل مناسبی را برای جذب ترافیک و بازدید کننده انتخاب نکرده اید.

منظور من این نیست که هیچ وقت بازدید کننده هایی که خواهان و علاقه مند به کسب و کار اینترنتی شما نیستند نباید از سایت شما دیدن کنند، بلکه منظور من این است که اطمینان حاصل کنید که به خوبی بازار هدف خود را شناسایی کرده اید و ترافیک و بازدید کننده های سایت خود را به صورت هدفمند انتخاب و به سایت خود هدایت می کنید.

 

نتیجه گیری

به یاد داشته باشید که هرگز نمی توانید که تمامی بازدید کننده های از سایت خود را به اعضا و کاربران سایت خود تبدیل کنید اما اگر مراقب این ۵ فاکتور مهم باشید و دلایلی که باعث می شود بازدیدکنندگان از سایت شما خریدی از سایت شما انجام ندهند را حذف کنید می توانید نرخ تبدیل خود را به مراتب بهتر کنید و تعداد فروش های خود را به صورت چشمگیری افزایش دهید.

نظر شما راجع به ۵ فاکتوری که در مقاله ی فوق ذکر شد چیست؟ آیا شما هم تا به حال با این موانع در کسب و کار خود رو به رو شده اید؟ شما چگونه توانستید چنین موانع و مشکلاتی را از سر راه کسب و کار اینترنتی خود بردارید؟

منبع: سایت شخصی عرفانی زاده

business run - نقش تعیین کننده سرعت در موفقیت استارتاپ ها؛ چابکی استارتاپی یعنی چه؟

یکی از اشتباهاتی کهکارآفرینان بی تجربه به اعتراف متخصصین امر بار ها و بار ها تکرار می کنند، کُندی بیش از اندازه است. اما سرعتی که برایراه اندازی یک استارتاپ از آن صحبت می کنیم آنقدر که به در اختیار داشتن منابع ضروری وابسته است، به اولین بودن در بازار وابستگی ندارد. کارآفرینان تازه کار در تلاش برای از بین بردن تمام نقایص ایده ی خود، آنقدر زمان و منابع صرف می کنند که خیلی زود پولشان تمام می شود.

برای راه اندازی استارتاپ باید فرز و چابک بود. حرکت «آهسته و پیوسته» در این مسابقه شما را به جایی نخواهد رساند. شما باید کارآمد، قاطع، و آماده ی یادگیری و تطبیق با شرایط جدید باشید. اما برای کسانی که با تأسیس شرکت آشنایی ندارند، حرکت با چنین سرعتی می تواند هراس آور باشد. هرچه باشد این رؤیایشان است که سعی دارند به آن تحقق ببخشند؛ هیچکس نمی خواهد با عجله کردن، رؤیای خود را به ورطه ی نابودی بکشاند.

اما راه اندازی سریع و موفقیت آمیز یک استارتاپ نیز راه دارد. برای پشت سر گذاشتن این فرایند با موفقیت، کافی است این ۳ مورد را در نظر داشته باشید:

 

۱اصول چابکی استارتاپ ها را درک کنید

فرایند سنتی راه اندازی یک کسب و کار اساساً به برنامه ریزی قبلی وابسته است. شما تصمیم می گیرید چه شرکتی بزنید، ایده ی خود را پالایش می کنید، فرایندی برای تحقق بخشیدن به این ایده تعریف می کنید، نیرو استخدام می کنید، و پیش از آنکه محصولی تولید کنید هزاران قدم ریز و درشت دیگر را بر می دارید. پیدا کردن و تعریف هر یک از این قدم ها نیازمند زمان و پول است که در آغاز کار در اختیار نخواهید داشت.

اینجاست که چابکی استارتاپی وارد می شود.

راه اندازی سریع یک استارتاپ و عرضه ی نسخه های مختلف محصول در طول این مسیر و همزمان با آن، از جمله اصول اولیه ی این دیدگاههستند. هیچ برنامه ی سفت و سختی وجود ندارد، بلکه تنها مجموعه ای از آزمون و خطا در اختیار دارید که فرضیات خود را پیرامون شرکت و محصولتان به واسطه ی آنها به بوته ی آزمایش می گذارید. نتایج هر یک از این آزمون های کوچک به شما اجازه می دهند محصول خود را پالایش کنید.

این شیوه به شما اجازه می دهد سلیقه ی بازار هدف خود را پیدا کنید و با دانش به دست آمده، قدم های بعدی خود در مسیر رشد و توسعه را بردارید.

از آنجایی که یادگیری شما در حین طی مسیر رخ می دهد، لازم نیست نگران پایبندی به یک برنامه ی از پیش تعیین شده باشید. اگر اتفاق غیر منتظره ای رخ داد نیز می توانید به جای بازگشت به میز طراحی و شروع همه چیز از اول، به مسیر خود ادامه دهید.

 

۲اشتباهات خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرید

if failure 1200x800 v01a 0 - نقش تعیین کننده سرعت در موفقیت استارتاپ ها؛ چابکی استارتاپی یعنی چه؟

بسیاری از انسان ها اشتباه را مترادف شکست می دانند. آنها فکر می کنندیک تصمیم اشتباه به معنای پایانی برای شرکتشان خواهد بود. در نتیجه، شروع می کنند به دلشوره و تأمل بیش از حد روی تک تک قدم هایی که بر می دارند. همین موضوع باعث کند شدن این فرایند خواهد شد.

متأسفانه ترس از شکست، به خاطر تأخیر هایی که به وجود می آورد، واقعاً می تواند به شکست منجر شود. به جای آنکه نگران تک تک اشتباهات احتمالی تان در آینده باشید، این حقیقت را بپذیرید که ممکن است اشتباه کنید. به خودتان و تیم تان اجازه ی اشتباه کردن بدهید؛ به این شرط که رویکردتان در قبال این اشتباهات درس گرفتن و عملکرد بهتر در آینده باشد. کوچک ترین جنبه های محصول خود را نیز به انحاء مختلف تکرار و آزمایش کنید. اگر چیزی آنطور که امیدوار بودید پیش نرفت، بهتر است بعد از یک هفته تلاش متوجه این موضوع بشوید،نه شش ماه.

اگر اشتباه بودن یا عدم هماهنگی تصمیم یا محصولیبا بازار محرز شد، موضوع در مقیاسی بسیار کوچک تر از فرایند سنتی ارائه ی محصول رخ خواهد داد و تبعات کوچک تری نیز به همراه خواهد داشت. کافی است داده هایی که جمع آوری کرده اید را تحلیل کنید و بر اساس این اطلاعات تصمیم تازه ای بگیرید.

 

۳در توسعه ی شرکت یا محصول خود زیاده روی نکنید

ایده های استارتاپی خوب، پتانسیل زیادی برای رشد و توسعه دارند. با این حال، استارتاپ های خوب این را می دانند که لازم نیست همه ی ویژگی ها یا محصولات ممکن از همان ابتدا به کامل ترین شکل خود آماده شوند. اگر توسعه ی محصول خود را از جایی فرا تر از محصول حداقلیِ پایهآغاز کنید، وقت خود را تلف کرده اید.

ابتدا هسته ی اصلی شرکت خود را به مشتریانتان عرضه کنید. ببینید نظرشان درباره ی محصول شما چیست، دوست دارند چه ویژگی هایی به آن اضافه شود یا چه انتظارات دیگری از شرکت شما دارند. سپس از این اطلاعات برای اولویت بندی قدم های بعدی خود استفاده کنید.

استفاده از آزمون و خطای A/B پس از ورود به بازار، فرصت هایواقعی استارتاپ تان را به شما نشان خواهد داد. برای مثال، فرض کنیم نسخه ی پایه ی یک اپلیکیشن را به بازار عرضه کرده اید. در مورد اینکه چه ویژگی هایی باید به آن بیافزایید نیز ایده هایی در ذهن دارید اما مطمئن نیستید آیا این ویژگی ها ارزشش را دارند یا خیر. دکمه ای در اپلیکیشن خود برای این ویژگی تعبیه کنید که با کلیک بر روی آن هیچ اتفاقی نمی افتد. اگر کسی روی آن کلیک نکرد از اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کرده اید. اما اگر اکثریت کاربران به کلیک کردن روی آن علاقه نشان دادند می توانید با اطمینان بیشتری به توسعه ی آن ویژگی بپردازید.

وقتی صحبت از تأسیس یک استارتاپ به میان می آید، «سرعت» رمز موفقیت شما خواهد بود. هرچه سریع تر روی پا های خود بایستید، سریع تر می توانید ایده ی خود را به دیگران ثابت کنید و سریع تر شاهد درآمدزایی آن خواهید بود.

از این قدم ها پیروی کنید و شاهد رشد هرچه سریع تر کسب و کار خود باشید.

منبع: دیجیاتو

(بیشتر…)

Galaxy Note 7 explosive - واکنش های جالب به بداقبالی گلکسی نوت 7 و مشکل باتری آن

همانطور که احتمالا در خبرها خوانده اید، به خاطر انتشار گزارشات پراکنده از انفجار گلسی نوت ۷ (فبلت تازه معرفی شده سامسونگ) این شرکت فروش تلفن هوشمند یاد شده را متوقف نمود و حتی طی فراخوانی اعلام کرد که کلیه دستگاه های فروش رفته را از سطح بازار جمع آوری خواهد کرد.

سخنگوی سامسونگ همچنین اظهار داشت که مساله انفجار این کهکشانی به باتری آن مربوط می شود و هم اکنون نیز شرکت مورد بحث مشغول رایزنی با تامین کنندگان است تا مشکل به وجود آمده را رفع نماید.

در هر حال، شرایط به وجود آمده برای سامسونگ اگرچه که ابدا برای مدیران این کمپانی خوشایند نیست اما باعث شده که رقبای آن یا دست کم آنها که روحیه ای طنز پرداز دارند، دست به کار شده و این مساله را با زبان طنز مورد انتقاد قرار دهند.

در ادامه توجه شما را به برخی از واکنش های جالب به این ماجرا جلب می کنیم که در فضای توییتر رخ داده اند.

 

۱- وبلاگ نویس حوزه تکنولوژی(Paul Thurrott)

Funny Twitter reactions to Samsungs Galaxy Note 7 battery issue - واکنش های جالب به بداقبالی گلکسی نوت 7 و مشکل باتری آن

نوت ۷ اولین عضو خانواده نوت است که با بدنه ای مقاوم در برابر آب ارائه شده و با در نظر داشتن همین نکته، این وبلاگ نویس در اکانت توییتر خود آورده است: ظاهراامن ترین راه برای استفاده از این موبایل کاربرد آن در زیر آب است.

 

۲- جیمز جارویس

Funny Twitter reactions to Samsungs Galaxy Note 7 battery issue 1 - واکنش های جالب به بداقبالی گلکسی نوت 7 و مشکل باتری آن

در دهه ۱۹۷۰ میلادی هنرپیشه آمریکایی جیمی واکر با انتشار آلبومی به نام Dyn-o-Mite (همان دینامیت) این واژه را از نوع ابداع کرد و حالا عکس نوت ۷ با شکل و شمایل دینامیت در دستان وی توسط جیمز جارویس منتشر شده است.

 

۳- نوت ۷ در کنار کپسول آتش نشانی

Funny Twitter reactions to Samsungs Galaxy Note 7 battery issue 2 - واکنش های جالب به بداقبالی گلکسی نوت 7 و مشکل باتری آن

تصویری که مشاهده می کنید کاملا واقعی است و از یک فروشگاه که مشخص نشده موقعیت دقیقش کجاست در فضای مجازی دست به دست می شود.

 

۴- نوت ۷ در قابی شبیه به نارنجک

Funny Twitter reactions to Samsungs Galaxy Note 7 battery issue 3 - واکنش های جالب به بداقبالی گلکسی نوت 7 و مشکل باتری آن

تصویر که در ادامه می بینید نوت ۷ را در داخل قابی شبیه به نارنجک نشان می دهد.

 

۵-حفظ ایمنی در زمان شارژ نوت ۷

Funny Twitter reactions to Samsungs Galaxy Note 7 battery issue 4 - واکنش های جالب به بداقبالی گلکسی نوت 7 و مشکل باتری آن

این عکس را هم کاربری در مورد نحوه صحیح و ایمن شارژ کردن نوت ۷ روی اکانت توییتر خود منتشر کرده است.

 

منبع:دیجیاتو